پ نه پ...........
رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَ نه پَ،پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَ نه پَ،پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
دوستم میگه امروز چندمه ؟
میگم یکم
میگه یکم مرداد ؟
پَ نه پَ، امروز یکم فروردینه ... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده....
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَ نه پَ، تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
میگم یکم
میگه یکم مرداد ؟
پَ نه پَ، امروز یکم فروردینه ... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده....
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟
پَ نه پَ، تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
ارسال توسط Behrouz
جوک و اس ام اس های بامزه ...
اگه بعضی هاش تکراری بودن ببخشید ...
ياد اون روزها بخير. وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مى داد و مرا به فروشگاه مى فرستاد و من با ٣ کيلو سيب زمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير، يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخم مرغ به خانه برمى گشتم. اما الان ديگه از اين خبرها نيست...
!همه جا توى فروشگاه ها دوربين گذاشته اند
!همه جا توى فروشگاه ها دوربين گذاشته اند
دوست عزيز! به علت مشغله زياد از سركار گذاشتن شما معذورم!
مرسی، خوبم، شما خوبی؟ چه عجب یادی از ما کردی!
(طرح شرمنده کردن دوستان)
(طرح شرمنده کردن دوستان)
چشم ها رو شستم... جور دیگر دیدم... باز هم سود نداشت...
تو همان کره الاغی بودی، که هنوزم هستی!
تو همان کره الاغی بودی، که هنوزم هستی!
ارسال توسط Behrouz
آخرین مطالب